توضیحات
این کتاب درباره ضرورت بازنگری فلسفه اسلامی و کاربردی کردن آن، به ویژه کاربرد فلسفه در علوم انسانی و دیگر بنیادهای نظری علوم انسانی از جمله فلسفه های مضاف و همچنین بحث از تبیین و آسیب شناسی مبانی و بنیادهای نظری علوم انسانی در نظام آموزش کشور است.
کتاب مذکور دارای پنج فصل با عناوین «چیستی علوم انسانی»، «مبانی علوم انسانی سکولار»، «مبانی علوم انسانی اسلامی»، «قلمروی اسلام در عرصه علوم انسانی» و « تأثیر مبانی بر نظریه های علوم انسانی» است.
در بخشی از مقدمه این اثر نگاشته شده است که «بهره گیری از مبانی حکمت اسلامی برای علوم انسانی در تولید علم دینی، نقش اساسی دارد. علم دینی، مبحثی است که از دهه سی در قرن بیستم، توسط متفکران اسلامی مطرح شد. پیش از آن، برخی از فیلسوفان نوتوماسی، مانند: اتین ژیلسون، دغدغه فلسفه مسیحی را داشت و به تدوین آن پرداخت. بسیاری از دانشمندان و طرفداران علم دینی، اسلامی سازی علوم را به معنای تولید علوم جدید اسلامی نگرفتند و قصد آن داشتند که با تغییر عناصر کلیدی علم غربی و استفاده از عناصر کلیدی اسلامی، غرب زدایی از معرفت کنند (سیدمحمدنقیب العطاس)، یا با احیاء دانش های دوران تمدن اسلامی، غرب زدایی از فرهنگ سنتی نمایند (سیدحسین نصر) و …
در بخش دیگری از مقدمه آمده است، ضرورت بحث از تبیین و آسیب شناسی مبانی و بنیادهای نظری علوم انسانی در نظام آموزش کشور، بیش از هر زمان دیگری در جامعه ما احساس می شود. بحث درباره این مسأله باعث می شود مسئولان و دست اندرکاران و علاقمندان به تعلیم و تربیت، شناخت بیشتری نسبت به این مسائل و مشکلات پیدا کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.