
فایلهای صوتی شرح کتاب کِفایَةُ الاُصول استاد عبدالحسین خسروپناه بخش اول
معرفی اجمالی
کفایة الأصول، اثر عربى محمد کاظم بن حسین آخوند خراسانى است که در سالهاى 1321ق، به بعد تألیف شده و برخى، فهم آن را ملاک اجتهاد(به معنى مصطلح) دانستهاند. این کتاب، آخرین متن درسى علم اصول، در دوره سطح حوزههاى تشیع است که در آن، آخرین یافتههاى آخوند خراسانى در علم اصول، به سبک کلاسیک و نو مطرح شده است.
ساختار
کتاب، فراهم آمده است از مقدمه، هشت مقصد و خاتمه که در سه جلد ارائه شده است؛ مقدمه و پنج مقصد اول، قسمت مباحث الفاظ را شامل و سه مقصد دیگر با خاتمه، بیان قسمت ادله عقلیه را متکفل مىباشد.
کتاب، حاصل مغز متفکرى است که هم به معقول و هم به منقول نظر داشته است.
این اثر قیّم، بر اثر ایجاز، جامعیت، دشوارى فهم و درک مطالب عمیق آن، از آغاز انتشار، مورد توجه فقهاء و مدرسان بزرگ و محور مبانى علمى و بحثهاى عالى اجتهادى در حوزههاى علمى شیعه واقع گردیده و بهعنوان آخرین کتاب درسى اصول فقه، قبل از درس خارج اصول، انتخاب شده است و به همین جهت، دانشمندان، محقّقان و پژوهشگران بسیارى براى حل معضلات و غوامض و نیز توضیح مقاصد نویسنده، بر آن شرح نوشته یا حاشیه نگاشتهاند.
این کتاب، یکى از آثار ارزشمند نویسنده است که از مهمترین و رایجترین تألیفات عصر حاضر مىباشد.
کتاب، علاوه بر مزایا و جهاتى که در خود داشته است، ترقى و تکمیل دانشمندان را نیز ایجاب و ازاینرو ترجیحش را بر کتب این فن، اقتضاء مىنموده است.
این اثر، در سالهاى آخر عمر آخوند، در نجف، نوشته شده و دو سال از وقت وى را گرفته است و تا کنون بارها در شهرهاى ایران و عراق تجدید چاپ شده است.
تدریس مطالب«کفایه»، قبل از تدوین آن، 6 سال طول کشیده و بعدها که کتاب، به طبع رسیده، این مدت تقریبا نصف گردیده است.
گزارش محتوا
در جلد اول، در مقدمه، سیزده امر زیر که از مبادى فن مىباشد، مورد بحث قرار گرفته است:
1. تعریف علم اصول و موضوع آن: علم به قواعدى که براى استنباط حکم شرعى، تعبیه شدهاند.
2. تعریف وضع و اقسام آن: نویسنده، معتقد است وضع، نوعى از اختصاص لفظ به معنا و ارتباط خاص بین آن دو بوده که ناشى از تخصیص آن لفظ، به آن معنا و یا کثرت استعمال مىباشد.
3. کیفیت استعمال لفظ در معناى مجازى.
4. صحت اطلاق لفظ و اراده نوع یا مثل یا شخص از آن.
5. اینکه الفاظ براى معانى من حیث هى هى، وضع شده، نه از حیث مراد بودن آنها.
6. وضع مرکبات: نویسنده، معتقد که وضع مرکبات، مانند وضع مفردات بوده و نیازى به وضع متفاوت ندارد.
7. علائم حقیقت و مجاز.
8. احوال پنجگانه لفظ و حکم تعارض میان آنها: این احوال، عبارتند از: تجوز، اشتراک، تخصیص، نقل و اضمار.
9. حقیقت شرعیه: ثمره بحث از آن، در حمل یا عدم حمل الفاظى که در کلام شارع واقع شده است، بر معانى لغوى آنها مىباشد.
10. صحیح و اعم: نویسنده، معتقد است که این مسئله، مبتنى بر ثبوت حقیقت شرعیه مىباشد. وى، پس از بررسى معناى صحت و فساد و لزوم تصور قدر جامع بنا بر هر دو قول، در دو بخش، به ادله هر یک اشاره کرده است:
الف) ادله صحیحى: تبادر صحیح، صحت سلب از فاسد، اخبار و عدم تخطى شارع از طریقه واضعین؛
ب) ادله اعمى: تبادر اعم، عدم صحت سلب از فاسد، صحت تقسیم به صحیح و فاسد، اخبار، صحت تعلق نذر و شبه آن به ترک نماز در حمام.
11. اشتراک.
12. استعمال لفظ در بیشتر از یک معنى: ضمن بحث از این موضوع، این توهم که اخبار دال بر وجود هفت یا هفتاد بطن براى قرآن، بر وقوع این استعمال دلالت مىکنند، بررسى شده است.
13. مبحث مشتق و متعلقات آن: در آن، پیرامون بساطت مفهوم مشتق، فرق بین مشتق و مبادى آن، ملاک حمل، کیفیت حمل صفات خداوند بر ذات مقدسش، چگونگى ارتباط مبادى با ذات و اعتبار تلبس حقیقى، بحث شده است.
در مقصد اول، در طى سیزده فصل، مطالب مربوط به مبحث اوامر، بحث و بررسى شده است که مهمترین فصول آن عبارتند از: معنى ماده امر و بحث از اتحاد طلب و اراده، معنى حقیقى صیغه امر، دلالت جمله خبرى بر وجوب، اقتضاء اطلاق صیغه امر نسبت به وجوب توصلى و تعبدى و همچنین نسبت به وجوب نفسى و عینى و تعیینى، امر بعد از حظر، مره و تکرار، فور و تراخى، اجزاء، مقدمه واجب، مسئله ضد و…
جلد دوم، دربردارنده مقاصد زیر مىباشد:
مقصد دوم که در آن، در باره مبحث نواهى، در سه فصل، بحث شده است و از جمله مهمترین مباحث آن مىتوان به حقیقت مدلول ماده و صیغه نهى، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء نسبت به اقتضاى فساد اشاره کرد.
در مقصد سوم، در پنج فصل، به بررسى مطالب مربوط به مفاهیم پرداخته شده است. تعریف مفهوم، مفهوم جمله شرطیه، مفهوم استثناء، لقب، عدد، و ادات حصر از جمله مباحث این مقصد مىباشند.
مقصد چهارم، در مورد مبحث عام و خاص بوده و داراى سیزده فصل است که از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارتند از: تعریف عام و خاص، الفاظ و صیغ عموم، حجت بودن عامى که تخصیص در آن راه یافته، اجمال مخصص، خطابات شفاهى، تخصیص کتاب با خبر واحد و…
مقصد پنجم، در چهار فصل تنظیم شده و مباحث الفاظ را به پایان برده است. تعریف مطلق و مقید، مقدمات حکمت، مطلق و مقید متنافى، مجمل و مبین از مهمترین مباحث این مقصد مىباشند.
مقصد ششم، شامل مباحث ادله عقلى، احکام قطع، حجّیت آن، ظن و انواع آن است که قطع و اقسام آن، امارات غیر علمى، ظواهر قرآن و سنت، اجماع منقول، تعارض اجماعات منقول و… از جمله مباحث آن مىباشند.
جلد سوم، شامل دو مقصد زیر مىباشد:
مقصد هفتم، که در اصول عملى(اصل برائت، تخییر، استصحاب و احتیاط)، است و در چهار فصل، از احکام آنها بحث مىکند و مهمترین مباحث آن، اصل برائت، احتیاط، تخییر و استصحاب مىباشد.
آخرین مقصد که در تعارض ادله و امارات بوده و در ضمن نه فصل، به مباحثى همچون معناى تعارض، تعارض میان ظاهر و اظهر، اصالت تساقط، تعارض میان اماره و اصل، دایر شدن امر میان نسخ و تخصیص، تعارض میان امارات، تعارض اخبار، تعادل و تراجیح و بیان مرجحات پرداخته شده است.
در خاتمه، پیرامون امور مربوط به اجتهاد و تقلید گفتوگو به عمل آمده است.
کتاب، بسیار موجز و دقیق به رشته تحریر درآمده و از آنجا که مشتمل بر مطالب علمى، فلسفى، حکمتى و الهى است، لذا درک محتویات آن براى کسانى که اهل فن نباشند، و لو عرب زبانان، مشکل است، زیرا خواننده، باید از مقدمات علمى فراوانى بهرهمند بوده تا بتواند به رموز، اشارات و غموض عبارات آن پىببرد و اگر فاقد چنین مایهاى باشد، در همان سطر اول کتاب، درمىماند.
این اثر، گر چه همه کتابهایى را که از پیش در اصول تألیف شده است، بهکلى متروک و منسوخ نکرده، ولى بیش از همه آنها میان طالبان علم و صاحبان دقت و فضل رواج یافته و مورد استفاده و نظر گردیده است و کتابهایى را که پس از آن به دست مجتهدان و فضلاى معاصر تألیف گشته، بهطور اطلاق، از لحاظ تدریس و تدرس، تحت الشعاع قرار داده است.
مجموعه دروس فوق توسط استاد عبدالحسین خسروپناه شرح و تفسیر شده است که تقدیم علاقمندان به این اثر فقهی حکمی میگردد.
بدون نظر